به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

مهر

جاروی کوچکی دارم

که چندگاهی

تکّه های ریز ِ علم را

که از دستِ فکر معلّمانم می ریزد

جمع می کنم وُ

در دفتر ِ خاطرم

مثلِ  دسته گلی خوشبو

نگاهش می دارم

آبش می زنم

تا تر و تازه بماند

گل عزیزست

غنیمت شمریدش صحبت . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد