به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

بی نان تر از همیشه

تشنه تر از هر سال 

بی تفاوت 

به هستی و بودن 

تابستان گرمی است 

عطش می کند 

تنش 

یادش 

تمام وجودش 

خدا کند 

چشمه ای  

آبی 

یا حتا 

چاهی 

بر سر راهش باشد 

تا یاد کند باران را 

خنکای ِ بهاران را

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ق.ظ

آتش اینجاست بر سرما می بارد فقط به امید زمستانش میسوزیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد