به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

خسته ای  

می خواهی برای لحظه ای هم که شده 

از خودت مرخصی بگیری 

اما 

ذوقی در دلت چشمان چون آتش به خون غلتیده را 

باز تر از همیشه نگاه می دارد  

تا برای لحظه ای هم که شده 

لذت اتمام کارت را به تماشا بنشینی 

حس کن تفاوت لحظه تا لحظه را 

با لبخندی که عمر ِ تازه ات خواهد شد .

امیدت پایدار 

لحظاتت امیدوار . . .

نظرات 3 + ارسال نظر
غریبه... سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:06 ب.ظ http://www.chavosh88.blogfa.com

سلام...عالی و دلنشین بود...
.
.
.
من ی شاگرد قدیمی شما هستم..... به منم سر بزنید خوشحال میشم ....

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://totea.blogsky.com

خوش به سعادت کسانی که آخر کارشون رو بالبخند نگاه میکنند

صدای سکوت پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ق.ظ http://www.tanhai68.blogsky.com

جانی نماند درتن...
ذوق به تو رسیدن...
جان دوباره ام داد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد