مدتی است قلمم
نگاهم گشته
می نویسم
برای تو
در نوشته هایم
موج می زد
آدمی
لیک
امروز
تنها
برای خویش می نویسم
غرور از قلمم
پیداست
خودپرستی
به رنگ
.
ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟بسوز که این همه آتش سزای توست . . .
و صدایت و نگاهت تنها چیزی است که توان شکستن غرورم را خواهد داشت!!!
زیبا بود!!!!سرفراز وسربلند باشی!!!
دمت گرم کابازم بنویس با قلمی نو :)
ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟
بسوز که این همه آتش سزای توست . . .
و صدایت و نگاهت تنها چیزی است که توان شکستن غرورم را خواهد داشت!!!
زیبا بود!!!!
سرفراز وسربلند باشی!!!
دمت گرم کا
بازم بنویس با قلمی نو :)