به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

به نام دوست

و تنها اوست که می داند . . .

سفرنامه

سفر


       سیری است در حالِ مکان


و      سیاحتی است در متن زمان


       نو به نو 


       آن چنان که مسافر در سفر جاری است


و اشتیاق دیدارها، می کشاندش به مقصدهایِ دور


از این است که سفر را می پسندند


آنان که اهل کشف و یافتنِ حقایقِ سبزُ سرخُ سپیدند


سبزیِ مناظر نو


سرخیِ آتش نور


و سپیدیِ چشمان خیره به فهم.


سفر را مبداء


آغازی نو می بینم


و در آرزویِ سفر از خویش


یا 


در خویشم


ای همسفران، دلهاتان از سپیدیِ فهم پُر باد . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد