با شما هستم
ای که بر آسمان داری عرش
با شما
سخنی ، سری ، سودایی
آفریدی
فرستادی
هدایت کردی
هر کسی را به کاری دلخوش کردی
دل ِ من خوش
دل ِ او خوش
دل ِ هر بی دل ،خوش
نوبت چیست ؟
بگو
تا فراهم کنم دل خوشی عرش ِ شما
دال لام میم
الف را گم کرده ام
یادم نمی آید
فراموشش کرده ام
ای کاش همچو حافظ
بر لوح دلم جز الف ِ قامت دوست
نمی یافتی . . .
باورم ترا
زیباترین است
باورم
زیباست
اعتمادت دلنشین است
این معماست . . .
دوست داشتن بدون هیچ فکر کار فرستادگان توست
و ای کاش می توانستم پیام آور بی فکر تو باشم
و بگویم : آفریده هایت را دوست دارم
مانند هیچ وقت مثل همیشه
مثل مثل تو
دلم برای یک دوستت دارم بی گناه تنگ است
ای معصوم تر از معصوم دوستت دارم
بیش از هر زمان
هر کس حتا خودم
چه راحت ترا یاد کردم در دلم و دلم را بر تو آشکار نمودم
بی هیچ ترسی ، بی هیچ فکری
شاید پیامی آورده ام یا . . .